تصور کنید بانکی دارید که در آن هر روز صبح ۸۶هزارو۴۰۰تومان به حساب شما واریز میشود و تا آخر شب فرصت دارید همه پولها را خرج کنید، چون آخر وقت حساب خود به خود خالی میشود.
در این صورت شما چه خواهید کرد؟
البته که سعی میکنید تا آخرین ریال را خرج کنید!
هر کدام از ما یک چنین بانکی داریم: بانک زمان.
هر روز صبح، در بانک زمان شما ۸۶۴۰۰ثانیه اعتبار ریخته میشود و آخر شب این اعتبار به پایان میرسد.
هیچ برگشتی نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمیشود.
ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده، میداند.
ارزش یک ماه را مادری که فرزندی نارس به دنیا آورده، میداند.
ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه میداند.
ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را میکشد،
ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده،
و ارزش یک ثانیه را آنکه از تصادفی مرگبار جان به در برده، میداند.
هر لحظه گنج بزرگی است، گنجتان را مفت از دست ندهید.
باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچکس منتظر نمی ماند.
دیروز به تاریخ پیوست.
فردا معما است.
و امروز هدیه است.
دریا جان خییییییییییییییییییییییییییییییلی آپت جالب ودوست داشتنی بود اییییییییییییول دمت گرم بابا
از اینکه به وبلاگ خودتان سر زدید سپاسگزارم. باز هم منتظر شما هستیم.
سلام دریا جان
آپ قشنگی بود
آره منم موافقم دیروز به تاریخ می پیونده اما بعضی وقتها ما آدما ترجیح می دیم حتی از تاریخ گذشته پاک شه
زمان سرمایه نیست
فرصتهاست که سرمایه است
و انهم بسته هایی از زمان
و فرصتها در موقعیت های خاصی تبدیل به سرمایه یا سرمایه سوز خواهند بود.........
و موقعیتها را شرایطی حاصل خواهند کرد دارای برنامه باشند
در این دوره زمونه همه اینها رویایی بیش نیست چون برنامه و استراتژی وجود ندارد!
سلام آپت خیلی قشنگ بود
.مو بر بدن انسان سیخ میکند!
من آپم عزیز.
بابای...
سلام دریا جان وقعا زیبا بود دمت گرم که به من سر زدی من آپم دوباره سر زدی
خيلي جالب بود
درياي عزيز
باترانه اي از خانم شاكري منتظر حضور گرم ونظرات ارزنده تان هستيم
با سپاس
بدوووووووووووو آپیدم
هزاران هزار درود عاشقانه بر شما و واژه های شگفت اندیشتان!
وبلاگ زیبایی دارید..
من و امواج خلیج و شالوها در "یک ساحل پر از شعر" با پنج دوبیتی جدید به روزیم و مشتاقانه چشم براه آفتاب مهرورزی هایتان، نقش گامهای رهنمودتان بر ماسه های خیس خاطره هامان خواهد ماند..
نکته بسیار جالبی بود لذت بردم
برای دل دلیلی بود بی بی
نگاهش بس که نیلی بود بی بی
حیا سرخاب روزی روز دیگر
رخش رنگین ز سیلی بود بی بی
در آب زندگانی ماهی سرخ
در آتش چون خلیلی بود بی بی
چه گویم من برایت دختر شرق
زن پاک و اصیلی بود بی بی
امید شعر و اول آخر عشق
خود اسطوره لیلی بود بی بی
عزیزم دنیای عشق به روز شد بیا که منتظرم