آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر یا رب یا رب است
کشتهی چاه زنخدان توأم کز هر طرف
صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است
اندر آن موکب که بر پشت صبا بندند زین
با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است
تاب خوی بر عارضش بین کافتاب گرم رو
در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است
آنکه ناوک بر دل من زیر چشمی میزند
قوت جان حافظش در خنده زیر لب است
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغ کلک من بنام ایزد چه عالی مشرب است.
عالی بود عالی...
ممنونم که همیشه یهم سر می زنید
زیبا بود اما هنوز جای پیشرفت وجود دارد من هم آپم نظر یادت نره